پرهام نازنینم فرشته زندگیمونپرهام نازنینم فرشته زندگیمون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

پرهام عادلی

ادامه تابستان

پسرکم این اواخر طوطی شدی هر چی میگیم زودی تکرار میکنی و چون هر کلمه و هر چیزی رو همراه با کلمه انگلیسی اش میگم کلی لغت انگلیسی بلدی.الانم درگیر رنگهایی green, red, black , yellow،blue,pinkرو اسما میدونی ولی شانسی میگی. فکر کنم هنوز تشخیص کاملش زوده برا سنت. یه روز که آرینا اومده بود خونمون به تقلید از آرینا گاهی وقتی میخوای خودتو برام لوس کنی با ادا میگی "خ____له م_____ریم ". یه خاطره شیرین:یه روز که دوتایی رفته بودیم مهمونی انقدر داد و بیداد کردی و در در گفتی که مجبور شدیم بیایم خونمون من باهات قهر کردم رو مبل نشسته بودم و محلت نمیذاشتم انقدر اومدی مریم مریم مامان مامان صدا زدی و بوسیدیم باز محلت نذاشتم رفتی رو بالش دراز کشی...
22 مهر 1394

تابستان و تولد 2سالگی

آبیاری باغ که طبق معمول رفتی تو کرتها و تا سینه خیسی و جشن تولد دوسالگیت که شب بعد از عید فطر تو باغ گرفتیم و نی نی های عزیز حاضر تو مهمونی   مرسی از خونواده که تو این شب کنارمون بودند جالب اینکه بعد رفتن مهمونها تازه یادمون افتاد دوچرخه تولدت رو فراموش کردیم تو باکس ماشین مونده یادمون رفته همراه کادوها بخونیم. اینم لحظات آخر تولد.         ...
22 مهر 1394

اواخر بهار

سلامی دوباره بعد از غیبت چند ماهه. اواخر بهار رفته بودیم پیک نیک کنار یه کرت که خیلی کم آب توش جاری بود بابا همون اول خیالمون رو راحت کرد لباست رو در آورد و تو توش شاید یه ساعتی آب بازی کردی ...
22 مهر 1394
1